اللهم کن لولیک الحجة ابن الحَسَن صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی آبائِه ، فی هذه الساعَة وَ فی کُلِّ ساعَة ، وَلّیاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً ، حَتی تُسکِنَه اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتِعَهُ فیها طَویلاً

توضیحات

لطفا ابتدا سوال و جواب های موجود را مشاهده کنید. در صورتی که سوال شما مشابه سوال های موجود است از پرسش مجدد آن خودداری کنید. 

برای پرسش سوال جدید، ابتدا در سایت ثبت نام کنید و با شناسه خود وارد سایت شوید.
سپس وارد دسته بندی مربوطه شوید، گزینه New Topic را انتخاب کرده و سوال خود را ارسال کنید.

پاسخگویی به سوالات توسط جناب حجت الاسلام و المسلمین باقری تهرانی انجام می شود.

آخرین سوال ها و جواب ها

  • ارسالي جهت نمايش وجود ندارد

موضوع: تقلید

تقلید 8 سال 8 ماه ago #57

محضر آیت الله ا باقری تهرانی
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اخیراً یکی از آقایان علما مسمّی به «منصور هاشمی خراسانی» در کتاب خودش ملاحظات و به تعبیر بهتر انتقاداتی را متوجّه نظام کنونی اجتهاد و تقلید حوزات مبارکه‌ی علمیه نموده است و با توجّه به تعریفی که از مسأله‌ی تقلید دارد و نیز مبانی نظری مطروحه در کتابش، تقلید به شکل کنونی را شایسته بازبینی و تجدیدنظر می‌داند و از زوایای مختلف، تقلید مصطلح و رایج را به چالش می‌کشد. توضیح مسأله آنکه ایشان که ادّعا می‌شود از علمای منطقه‌ی تاجیکستان است اخیراً کتابی تحت عنوان «بازگشت به اسلام» به رشته‌‌ی تحریر در آورده است که در اندک زمانی به صورت کم سابقه‌ای در ایران منتشر شد. من خودم طلبه‌ی مدرسه شهید آیت الله دستغیب در شیراز هستم. حدود یک سال پیش، انتشار این کتاب در شیراز سر و صدای بسیاری به پا کرد؛ چراکه علاوه بر مردم که از آن مطّلع شده بودند، گویا کتاب برای اساتید دانشگاه و حوزه هم ارسال شده بود. البته مقتضای انصاف آن است که سطح علمی و بیان تخصّصی مؤلّف در تقریر مسائل و مداقّه‌ی او در تبیین دیدگاه‌هایش، نشان از آشنایی کامل او با فقه و کلام اسلامی و اشرافش بر قرآن و سنّت دارد، اما در هر حال برخی از مواضع او متفاوت با مواضع علمای عظام و نظر مشهور علمای شیعه است، اما من ندیدم کسی از مراجع عظام یا فقهای عظیم الشأن پاسخ ایشان را داده باشد! علی أیّ حال ایشان دو ایراد جدّی بر تقلید به صورت کنونی وارد می‌داند:
یکی آنکه تقلید ذاتاً و طبعاً مفید ظن است و هرگز برای مکلّف مقلّد، یقین به برائت ذمّه ایجاد نمی‌کند، در حالی که اشتغال یقینی برای او وجود دارد. این در حالی است که ظن در اسلام حجّت نیست و خداوند به نحو مطلق و تخصیص ناپذیر فرموده است: «وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ۚ» خصوصا با توجّه به اینکه عدم حجّیت مطلق ظن، حکمی عقلی و برخاسته از ذات ناپایدار ظن است و قرآن تنها به آن ارشاد نموده است، لذا شرع را نمی‌رسد که آن را تخصیص بزند و مثلاً ظنّ ناشی از تقلید از علما را از ذیل آن خارج کند. این تقریر قابل تأمّل ایشان را چگونه پاسخ می‌دهید؟
دوم آنکه ایشان معتقد است تقلید به معنای «پیروی از قول و فعل کسی بدون دلیل» است و چنین پیروی محض و -به تعبیر او- کورکورانه‌ای در اسلام جایز نیست؛ چراکه فرموده است: «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا» و نیز پیروی از ظن را همان عدم پیروی از علم دانسته و فرموده است: «وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ ۖ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ ۖ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا» به نظر می‌رسد این کبرای کلّی که: پیروی مسلمان باید از دلیل باشد و پیروی بدون دلیل صحیح نیست، منطقی و درست باشد؛ چون ما قرار نیست از اشخاص پیروی کنیم، بلکه از ادلهّ پیروی می‌نماییم، اما اگر این طور است، چگونه باید پاسخ شبهه‌ی ایشان را داد؟ خصوصاً با توجّه به اینکه رویّه‌ی کنونی مراجع عظام تقلید آن است که در رساله‌های توضیح المسائل خود، غالباً دلیلی برای فتاوای خود ذکر نمی‌کنند و از مقلّدین خود انتظار دارند که بدون ارائه‌ی دلیل از آنان پیروی کنند. تبعاً مقلّدین نیز غالباً به دنبال فحص از دلیل نیستند و نیازی به آن احساس نمی‌کنند. البته در باب عرف عقلا و بنای آنان بر رجوع به متخصّص که مبنای تقلید به صورت فعلی شمرده می‌شود نیز مؤلّف کتاب «بازگشت به اسلام» از طرف دیگری راه را می بندد. او معتقد است که مصداق متخصّص در دین -بر خلاف متخصّص در امور عرفی- کسی است که مانند معصوم، رجوع به او مفید یقین است، نه مانند مجتهد که رجوع به او در بهترین حالت، مفید ظن خواهد بود. شارح کتاب «بازگشت به اسلام» در تعلیق خود بر ردّ شبهه متخصّص می‌گوید: «از اینجا دانسته می‌شود که اشکال توهّم مذکور، در صغرای آن است نه در کبرای آن؛ به این معنا که هر چند رجوع به متخصّص عقلایی است، ولی مجتهد، متخصّص نیست و با این وصف، رجوع به او رجوع به متخصّص محسوب نمی‌شود. توضیح آنکه توهّم کنندگان می‌گویند: مجتهد، متخصّص است و رجوع به متخصّص عقلایی است؛ بنابراین، رجوع به مجتهد، عقلایی است، در حالی که متخصّص بودن مجتهد، محلّ اشکال است؛ چراکه او معصوم نیست و آشنایی کافی با دین ندارد و تبعاً رجوع به او موجب یقین نمی‌شود و از این جهت، غرض عاقلان را حاصل نمی‌کند. متخصّص در دین، تنها خلیفه‌ی خداوند در زمین است و از این رو، تنها رجوع به اوست که رجوع به متخصّص و تبعاً عقلایی محسوب می‌شود».
لطفاً به این شبهات و ابهامات پاسخ بدهید. اگر ملاحظات آقای منصور هاشمی خراسانی در کتابش وجیه و قابل قبول است، لطفا اعلام بفرمایید تا ما رفتار خود در حوزه تقلید را اصلاح کنیم و اگر این طور نیست، نظر او را با «دلیل» رد بفرمایید تا ما بدانیم پاسخ به این شبهات چیست.
از حسن توجّه و پاسخگویی آن عالم گرانقدر نهایت سپاس را دارم.
مدير دسترسي عمومي براي نوشتن را غيرفعال كرده.

Social Media