اللهم کن لولیک الحجة ابن الحَسَن صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی آبائِه ، فی هذه الساعَة وَ فی کُلِّ ساعَة ، وَلّیاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً ، حَتی تُسکِنَه اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتِعَهُ فیها طَویلاً

حدیث ثقلین و عصمت اهل بیت (علیهم السلام)

ارسال شده در مقالات

حدیث ثقلین

از جمله امورى كه به وضوح از حدیث شریف استفاده مى شود، عصمت و حجیت اقوال و افعال اهل بیت (علیهم السلام)، و به تعبیر دیگر، حجیت سنّتِ اهل بیت(علیهم

السلام) است، كه این مطلب را از چند موضع حدیث مى توان اثبات كرد:

1ـ اقتران اهل بیت به كتاب خدا؛ آن كتابى كه به نصّ قرآن هرگز در او باطل راه نخواهد داشت. پرواضح است كه صدور هر مخالفتى با قرآن ـ چه از روى عمد یا سهو یا غفلت ـ افتراق و جدایى از قرآن به حساب مى آید، اگر چه عنوان معصیت بر آن صادق نباشد، همانند مخالفت هایى كه با سهو یا غفلت و نسیان همراه باشد.

استاد توفیق ابوعلم، نویسنده مصرى مى گوید: «انّ النبىّ(صلى الله علیه وآله) قرنهم بكتاب الله العزیز الّذی (لایأتیه الباطل من بین یدیه ولا من خلفه) فلا یفترق احدهما عن الآخر، ومن الطبیعى انّ صدور ایّة مخالفة لأحكام الدین تعدّ افتراقاً عن الكتاب العزیز. وقد صرّح النبىّ(صلى الله علیه وآله) بعدم افتراقهما حتى یردا علىّ الحوض، فدلالته على العصمة ظاهرة جلیّة. وقد كرّر النبىّ(صلى الله علیه وآله) هذا الحدیث فی مواقف كثیرة؛ لأنّه یهدف إلى صیانة الأمة والمحافظة على استقامتها و عدم انحرافها فی المجالات العقائدیة وغیرها...»؛ «پیامبر(صلى الله علیه وآله) اهل بیت خود را به كتاب عزیز خداوند مقرون ساخته است، كتابى كه هرگز در او باطل نفوذ نخواهد كرد و هرگز از یكدیگر جدا نخواهند شد. واضح است كه صدور هر نوع مخالفت با احكام دین افتراق و جدایى از قرآن محسوب مى گردد، در حالى كه پیامبر(صلى الله علیه وآله) خبر از عدم جدایى این دو داده است. از همین رو، حدیث دلالتى ظاهر و آشكار بر عصمت اهل بیت دارد. و پیامبر(صلى الله علیه وآله) كه این حدیث را در مواقف بسیارى ذكر كرده در پى این هدف است كه امّت خود را صیانت كرده و آنان را سفارش به استقامت بر تمسك به این دو نموده، تا در امور مختلف - اعم از اعتقادات و فروع ـ به ضلالت و گمراهى گرفتار نشوند... .»(1)

2- در روایت مسلم بن حجاج و دیگران آمده است كه پیامبر قبل از سفارش به كتاب و عترت فرمود: «إنّما أنا بشر یوشك أن یأتى  رسول ربّى فأجیب». این مقدمه دلالت دارد بر این كه رسول خدا(صلى

الله علیه وآله) در صدد است تا براى بعد از خود مرجعى دینى معیّن كند، كه عهده دار وظایف او تا روز قیامت گردد. مى دانیم كه جانشین پیامبر(صلى الله علیه وآله)در اداىِ وظایف، همانند خود حضرت باید از عصمت برخوردار باشد.

3ـ پیامبر(صلى الله علیه وآله) طبق حدیث مسلم، قرآن را این گونه توصیف مى كند: در آن هدایت و نور است و آن به مثابه ریسمانى است  كه هر كس به آن چنگ زند بر هدایت واقعى است و هر كس كه آن را رها سازد بر ضلالت است. همین حكم براى عترتى است كه مقرون به كتاب خدا و عِدل آن شده است.

قرآن مانند ریسمان و حلقه وصلى بین خدا و بندگان است، هركس به آن تمسك كند به طور حتم از سرچشمه زلال معارف الهى بهره مند شده است. عترت پیامبر(صلى الله علیه وآله)نیز این طور است. هر كس به آنان اقتدا كرده و از آنان اطاعت كند به منبع فیض و كمال مطلق رسیده و به سعادت دنیا و آخرت واصل شده است

4ـ طبق روایت احمد بن حنبل، حضرت فرمود: «لن یفترقا حتّى یردا علىّ الحوض» تعبیر به «لن» تصریح به جدا نشدن قرآن و عترت از یكدیگر تا روز قیامت دارد. و عدم افتراق كنایه از مخالفت نكردن ـ ولو سهوى - عترت با هیچ یك از تعلیمات قرآن است و این معنا تنها با عصمت اهل بیت(علیهم السلام) تناسب دارد. و اگر قرار باشد اهل بیت خطاكار باشند، قطعاً از قرآن جدا شده اند؛ زیرا در قرآن هیچ گونه خطا و سهوى وجود ندارد.

5ـ در برخى از روایات ثقلین، درباره قرآن مى خوانیم: «حبل ممدود من السماء الى الارض»؛ «قرآن ریسمانى كشیده شده از آسمان به سوى زمین است.» آسمان محلّ نزول رحمت است. از همین رو امر شده كه دست ها را هنگام دعا به سوى آسمان بالا بریم. قرآن مانند ریسمان و حلقه وصلى بین خدا و بندگان است، هر كس به آن تمسك كند به طور حتم از سرچشمه زلال معارف الهى بهره مند شده است. عترت پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیز این طور است. هر كس به آنان اقتدا كرده و از آنان اطاعت كند به منبع فیض و كمال مطلق رسیده و به سعادت دنیا و آخرت واصل شده است و این مستلزم

 

عصمت اهل بیت، همانند قرآن است.

6ـ در روایت ترمذى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده: «فانظروا بم تخلّفو نى فیهما»؛ «نظر و تأمل كنید كه چگونه حقّ مرا در مورد این دو جانشین مراعات خواهید كرد.» این تعبیر به تنهایى دلالت بر لزومِ اطاعت آن دو به طور مطلق دارد و لذا با عصمت سازگار است.

7ـ در غالب روایات آمده است: «ما إن أخذتم بهما لن تضلّوا» كه با «لن» به كار رفته است؛ یعنى با تمسك به كتاب و عترت ـ كه هرگز از یكدیگر جدا پذیر نیستند ـ هرگز گمراه نخواهید شد و این، تنها با عصمت سازگارى دارد؛ زیرا مخالفت با واقع نیز نوعى ضلالت و گمراهى است و هر كه معصوم نباشد این احتمال در حقّ او صادق است. در نتیجه لازم مى آید كه تبعیّت كننده از اهل بیت(علیهم السلام) ایمن از ضلالت به طور مطلق نباشد، در حالى كه این معنا مخالف با ظاهر بلكه نصّ و صریح حدیث ثقلین است.

مقصود از تمسك و اخذ به كتاب و عترت، مجرّد دوست داشتن آن دو و احسان و اكرام و احترام به آن ها و اداى حقوق واجب و مستحب آن دو نیست؛ همان گونه كه از كلام برخى از اشخاص ـ كه عادتشان وارونه جلوه دادن حقایق است، همانند ابن حجر مكى ـ استفاده مى شود؛ زیرا به طور حتم این معنا خلاف ظاهر بلكه نصّ روایات است.

8ـ در برخى از روایات ثقلین مى خوانیم كه پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «فلا تقدّموهما فتهلكوا»؛ «بر این دو پیشى نگیرید كه هلاك خواهید شد» این تعبیر نیز به نوبه خود دلالت بر عصمت كتاب و عترت دارد.(2)

---------------------------------------------------------------------------------- 

پی نوشت:

1. اهل البیت ـ فاطمة الزهراء، ص 75.

2. على اصغر رضوانى، امام شناسى و پاسخ به شبهات(2)، ص 330.

 

 

 

 

Social Media