ویژه نامه مبعث ۲۰۱۳
«هدایت جاویدان» یکی از مهمترین راههای شناخت انبیاء، ارائه کاری فرا بشری توسط آنهاست که قرآن کریم از آن، با عنوان "بیّنه" و یا "آیت" تعبیر میکند و در بین مسلمین از آن به "معجزه" یاد میشود. چون نبوت پیامبران گذشته به دوران معین و محدودى اختصاص داشت، دوران معجزه آنان نیز طبعا کوتاه و محدود و تنها براى مردم آن دوران بوده است؛ زیرا براى عدهاى از مردم آن عصر، با دیدن این معجزههاى موقت و محدود اتمام حجت مىگردید و براى عده دیگر نیز به وسیله نقل پیاپى و متواتر، اذعان و یقین حاصل و حجت خدا بر آنان تمام مىشد. ولى یک شریعت و نبوت جاودانى، باید داراى یک معجزه و بیّنه جاوید نیز باشد؛ زیرا معجزه اگر محدود و منحصر به یک زمان گردد، گذشتگان و آیندگان نمىتوانند آن را با چشم خود درک نمایند و اخبار و نقلهاى پی در پی نیز در اثر مرور زمان ممکن است از بین برود و یا لااقل در اثر عوامل مختلف، تردیدهایى در آنها به وجود آید. در این صورت براى مردم آینده که این نشانهها و کارهای فرابشری را نتوانستهاند ببینند، حجت تمام نمىگردد. این نکته موضوع مهمی را در رابطه با ادیان آسمانی بیان میدارد. از همین رو مرحوم آیت الله خویی از مراجع بزرگ تقلید شیعیان در قالب مباحثهای علمی با یکی از علمای یهود این موضوع را به گفتگو مینشیند که دوران دین یهود سپرى شده و دلایل و معجزاتشان تمام شده است ... ایشان از آن عالم یهودی میپرسد: آیا شریعت تنها براى یهودىهاست و یا به تمام مردم و ملتها عمومیت دارد؟ اگر اختصاص به ملت یهود داشته باشد، ملتهاى دیگر به پیامبر دیگرى نیازمند خواهند بود و آن پیامبر به نظر شما جز پیامبر اسلام چه کسى مىتواند باشد؟ اگر شریعت موسى(علیه السلام) همگانى و جهانى است و به تمام بشر و انسانها عمومیت دارد، پس به یک دلیل همیشگى و گواه زندهاى نیازمند خواهد بود. در صورتى که امروز چنین دلیل و گواهى در دست نیست؛ زیرا
معجزات حضرت موسى (علیه السلام) به عصر خود وى اختصاص داشت و بعد از وى، اثرى از آن باقى نمانده است تا موجب باور و یقین شود و بقا و استمرار آئین یهود را براى همیشه ثابت کند و در تمام اعصار و قرون، گواه حقانیت آن باشد. اگر بگویید: گرچه این معجزات فعلا وجود ندارد، ولى تواتر اخبار و نقلهاى فراوان، وجود آنها را روشن و مسلم مىسازد، در جواب خواهیم گفت که: اولا: معجزه، در صورتى مىتواند، از راه تواتر ثابت شود که تعداد ناقلانش به حدى برسند که در میان مردم موجب یقین شود. اما شما نمىتوانید چنین تواتری را در اثبات معجزات حضرت موسى (علیه السلام) در هر عصرى و میان هر ملت و نسلى ثابت کنید. ثانیا: اگر تنها نقل معجزات در اثبات یک حقیقت کفایت کند، این که به معجزات حضرت موسى اختصاص ندارد، شما معجزات حضرت موسى(علیه السلام) را نقل مىکنید، مسیحیان معجزات حضرت عیسى (علیه السلام) را نقل مىکنند، مسلمانان نیز معجزات پیامبرشان را. پس چه تفاوتى در میان این نقلها هست که گفتار شما در نقل معجزات حضرت موسى(علیه السلام) پذیرفته شود ولى گفتار دیگران نه! اگر تنها نقل معجزات یک پیامبر موجب تصدیق آن پیامبر شود، شما چرا نبوت پیامبران دیگر را که معجزات همه آنان نقل شده است، تصدیق نمىکنید؟ عالم یهودی در پاسخ گفت: معجزاتى که یهودیان براى حضرت موسى(علیه السلام) نقل مىکنند، مسیحیان و مسلمانان نیز آنها را تصدیق مىنمایند و به صحت آنها اعتراف دارند و اما معجزات پیامبران دیگر، مورد قبول همه نیست. این است که آنها به دلائل دیگر نیازمندند تا به مرحله اثبات برسند. آیت الله خویی فرمود: آرى، درست است که مسیحیان و مسلمانان نیز معجزات حضرت موسى(علیه السلام) را قبول دارند، ولى نه از راه تواتر و نقلهاى یهودیان. بلکه به علت این که پیامبرانشان از آن معجزات خبر دادهاند. مسیحیان و مسلمانان، معجزات حضرت موسى (علیه السلام) را به وسیله پیامبرانشان مىشناسند و اگر نبوت آنان را نپذیرند، راهى به درستی معجزات حضرت موسى نخواهند داشت تا او را به پیامبرى قبول کنند. این اشکال تنها به دین یهود اختصاص ندارد؛ بلکه به تمام ادیان گذشته هم متوجه است و تنها دین اسلام است که معجزه آن جاودان و در تمام قرون و اعصار زنده و در میان تمام ملتها و نسلها جریان دارد و تا روز رستاخیز با جهانیان سخن مىگوید و آنان را به سوى حق دعوت مىکند. ما از راه این معجزه جاودان و جارى که همان قرآن است، اسلام را مىشناسیم و آن را تصدیق مىکنیم، اسلام را که شناختیم و پذیرفتیم، از تصدیق تمام پیامبران گذشته نیز ناگزیریم؛ زیرا که قرآن و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آنان را امضا و تأیید کرده است. کوتاه سخن این که قرآن تنها معجزه جاودان و همیشگى است که صحت تمام کتب آسمانى پیشین را امضا و به صدق و پاکى تمام پیامبران گذشته شهادت مىدهد و به آنان ارج مىنهد.
پاورقی: 1ـ متن فوق، از ترجمه فارسی کتاب "البیان فى تفسیر القرآن" تألیف مرحوم آیت الله العظمی خویی، که با نام "بیان در علوم و مسائل کلى قرآن" توسط آقایان محمد صادق نجمی و هاشم هاشم زاده هریسی ترجمه و نشر گردیده، اقتباس شده است.